ANITA
ANITA
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی....


1- مکالمه من با مینامون. من: چه مینای خوشگلی/ مرغ مینامون: چه مینای خوشگلی/ من: هیس/ مرغ مینامون: هیس/ من: من یه گاگولم/ مرغ مینامون: تو یه گاگولی/ من: تو خوشگلی/ مرغ مینامون: مرسی گاگول!

2- یکی از جملاتی که می تونه یک دعوا رو تو ایکی ثانیه تموم کنه «هیس، مردم دارن نگاه می کنن» هست لامصب به ثانیه نمی کشونه. اصلا این رو باید تو آمپول کنن برای آرامش به ملت تزریق بشه!

3- چرا وقتی پیرهن سفیدمون به یه جای خاکی می خوره سیاه می شه اما شلوار سیاهمون به همونجای خاکی می خوره سفید می شه:؟

4- این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش می گه: آمامیو و فلان، یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی می گه، اما به خدا راست م یگه، دنیا خیلی نامرده!

5- قانون پایستگی کادو: هیچ کادوی زشت و به دردنخوری دور انداخته نمی شود... فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود.

6- بابام فارسی کتابی اسمس میده. الان زده: سلام آیا میتوانی نان بخری؟
منم براش زدم: آری پدر اکنون خود را به سرعت به شاطر خواهم رساند و از او طلب نان می کنم.
پدر چند عدد نان از شاطر طلب کنم؟ بعد بابام زنگ زد گفت: منو مسخره می کنی؟ اگه جرات داری بیا خونه؟ آیا به نظر شما من امشب به خانه خواهم رفت؟

7- کلاس اول دبستان بودم با خوشحالی دست تو نمره ام بردم و 9 رو کردم 19 بردمش پیش بابام گفتم 19 شدم جایزه می خوام!
اونم گوشم رو گرفت و گفت حالا برا 91 که گرفتی چی میخوای؟!

8- مکالمه دوتا تاجیکستانی: شنبه بریم دوشنبه؟ نه دوشنبه بریم دوشنبه. نه سه شنبه بریم دوشنبه که چهارشنبه برگردیم.

9- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه ماشین مازراتی دیدم با عجله سوار شم بگم: چرا دیر اومدی؟ بعدش رو کنم طرف راننده و بگم: ااااوه اوهببخشید فک کردم بابامه؛ بعد پیاده شم!

10- امتحان رانندگی داشتم افسر پرسید جفت راهنما در چه مواقعی استفاده میشه ؟ گفتم تو عروسی! هیچی دیگه! قبول نشدم.

11- از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر، چیپس با ماست!

12- پسر چیست؟ یک انسان مظلوم و تنها زمان به دنیا آمدنش می گویند: حال مادرش چطور است؟ موقع عروسیش می گویند: چه عروس زیبایی و موقع مردنش می گویند: بیچاره زنش!

13- ضد حال یعنی سه صفحه به یکی پیامک بدی و بعد جواب بده OK.

14- مدرسه که می رفتم همیشه سر کلاس به این فک می کردم که اگه پنکه سقفی بیوفته کله کیا قطع می شه!

15- کاش می شد وارد Menu زندگی بشیم و بعد تو قسمت Game setting بریم و Difficulty رو روی Easy تنظیم کنیم.

16- عصر حجر، عصر اطلاعات، عصر ارتباطات، عصر فن آوری، عصر دیجیتال، همه اینا ثابت می کنند که پیشرفت بشر همیشه در عصر صورت گرفته و از صبح زود بیدار شدن، آدمی به جایی نمی رسه!

17- یادمه این ساپورتایی که الان کلی با کلاسه، قدیما ننم تو زمستونا به زور بهم می داد زیر شلوار مدرسه بپوشم و جوربم بکشم روش که نَچّام!

18- دقت کردین هر وقت پول خرد نداشته باشین سوار تاکسی شیم، حتما راننده تاکسی با یه مسافر دیگه که قبل از ما پیاده میشه سر پول خرد بحث شون می شه؟

19- اینایی که هر جا میرن می گن «میخوام چاق بشم نمی تونم»
نمی خوان چاق بشن، فقط میخوان چاقا رو بسوزونن.

20- وقتی در یخچال رو باز می کنی: 1- اگجر بخوای چیزی توش بذاری، تا خرخره پره. 2- اگه گرسنت باشه بخوای چیزی بخوری، فقط کمی برفک موجوده.

21- قبول دارید دکترا هر چی کمتر تشخیص میدن بیشتر دارو میدن؟

22- یارو واسه بچه شش ساله ش تبلت خریده بعد دو روز انداخته تو وان حموم، بچه شو دعوا نکرده که تو روحیه بچه اش اثر منفی نذاره.
منم سوم ابتدایی بودم خط کش چوبی 30 سانتی بابام رو بردم مدرسه ازم بلند کردن، آقام بعد از یه هفته با وساطت بزرگای فامیل رام داد تو خونه!
والا روحیه توله سگ بیشتر از ما ارج و قرب داشت

23- فیس بوکمون شده حموم عمومی. یه عده عکس لنگ گذاشتن یه عده عکس کیسه!

24- کاش انتخاب همسر هم مانند انتخابات ریاست جمهوری بود.
چندتا نامزد به وسیله مامانم تایید صلاحیت می شدن میومدن از هنرها و برنامه هاشون می گفتن، بعدش منم سر فرصت با آگاهی همسر انتخاب می کردم و هر چهار سال یک بار حماسه دیگری می آفریدم!

25- تا همین 10 سال پیش وقتی با هدفون و هعندزفری صحبت می کردی فکر می کردن دیوونه ای، الان وقتی دیوونه بشی و با خودت حرف بزنی فکر می کنن هندزفری داری.

26- پشت پیکان نوشته بود: بوق نزن لامصب، به خدا گاز میدمنمیره.

27- یکی از دلایلی که من پیشرفت نمی کنم اینه که همه بعدش ازم شیرینی میخوان.

28- طرف از کوبا تا فلوریدا 100 مایل شنا کرده که پیام صلح و دوستی رو به جهانیان برسونه بعد من چون کنترل دور بود ازم دیشب با تلویزیون روشن خوابیدم.

29- اینجوری که پسرا پیش میرن فک کنم من روز عروسی باید باماشین برم دومادو از آرایشگاه بیارم!

30- ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت که اگه تو دعوا پرت می کرد طرفت و جاخالی نمی دادی مرگ مغزی می شدی! حالا مامانای امروزی می خوان تنبیه کنن می گن، آی پد جدید که اومد دیگه برات نمی خریم پسر بی تربیت، باید با همون آی پد قبلیت بسازی!

31- داداشم خوابیده بود، گوشیش زنگ خورد بیدار شد لپ تاپ منو از برق کشید!

32- آخرش نفهمیدیم مترادف کله مدیون دقیقا چیه؟ مشغولزومبه ... مشغلزمه ... مسقولظمبه ... مشغلضمه ... مشقول ظمه ... مشقور زمده ... آشخور زبده ... مش غول زبده ... مشغول زنده ... مش غول زنده ... مش غلام گنده ... مش غول ضمبه ای اگه راستشو بدونیو نگی!

- من فکر می کنم پس هستم. تو فکر نکردی پس رفتی.

- فکر اقتصادی بچه ما رو نیگا: بنیامین می گه اگه یک میلیارد پول گیرش بیاد، با نصفش آلوچه می خره، نصف بقیه پول رو می ذاره کنار برای خرج دوا و درمون زیاده روی در آلوچه خوری! سگ تو اون فکر اقتصادیت!

- عسل، سیب زمینی، شلغم، باقالی، خیار؛ این پیامک همسر گرامی به منه که اول به عسلش نگاه کردم فکر کردم یه اس ام اس عاشقانه است ولی چهارتای بعدیش کاملا به فحش می خورد. فقط مونده بود یه شیر سماور و اگزوز خاور هم به لیست خرید اضافه کنه.

- چراغ ها را من خاموش می کنم – اگه راست می گویی ظرف ها را بشور.

- به نظرم اینا همش بازیه که به ما نشون بده اوضاع داره خوب میشه؛ حتی ممکنه واسه اینکه بازیشون طبیعی به نظر برسه واقعا اوضاع عالی بشه اما ما همچنان گول این بازی ها رو نمی خوریم. آخه ما خیلی روشنفکریم! والا!

- همیشه دوست داشتم دلاوری باشم از سلفچگان، با قدرت و غیرت ایرانی، به پاهای بیدار حریف برسم و سالن کشتی رو به غوغاکده ای تبدیل کنم.

- محکم تر مک می زند... پشه پیر... آخرین قطره خون تابستانی را ...

- فیس بوک اول یکسری جمله و شعر و غزل و نظر و نظم و نثر از عباس معروفی بود که بعدا امکانات دیگه ای بهش اضافه شد و دست و پا درآورد.

- مجنون: من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه؟ لیلی: آژانس!

- یه نقاشی های مزخرفی بود، می گفتن سه بعدیه، اگه خیلی بهش زل بزنی یه چیزایی می بینی ... بعد که نمی دیدی می گفتن «حتما خوب تمرکز نکردی، بیشتر دقت کن» بازم دقت می کردی و نمی دیدی، می گفتن «احمق نباید پلک بزنی اصلا. اگه خیلی خیلی تمرکز کنی یه اسب آبی توی فلان محدوده از نقاشی می بینی.» این دفعه فقط به او محدوده زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی، می گفتن «آی کیو باید کل نقاشی رو نگاه کنی.» به کل نقاشی زل می زدی و بازم چیزی نمی دیدی!

- خدای عزیزم، وقتی دیشب گفتم «زندگی از این بدتر نمیشه.» این جمله یک نق زدن معمولی بود نه یک دعوت به مبارزه و چالش!

- بچه که بودم فکر می کردم فقط دوتا کشور توی دنیا داریم، ایران و خارج اما این اطمینان خیلی طول نکشید و با سفر دوست مامان به سوریه متزلزل شد. ذهن فسقلیم خیلی زود اطلاعاتو تصحیح کرد. من اشتباه کرده بودم. سه تا کشور وجود داشت؛ ایران، خارج و سوریه!

- یارو نوشته من خیلی لاغرم هر کار میکنم چاق نمیشم یکی اومده کامنت داده رو تردمیل برعکس بدو!

- تا دولت آمریکا تعطیله و خر تو خره، یکی بره گزینه نظامی رو از رو میز اوباما برداره!

- مورد هم داشتیم، اسم مادرشو توی گوشیش «بیا خونه» سیو کرده!

- اونایی که میگن ما میریم فیسبوک فقط واسه تبادل اطلاعات، همونایی هستن که میرن تایلند، واسه دیدن مناظر طبیعی!

- زنگ خونه رو زدم، بابام از پشت آیفون میگه: تنهایی؟ میگم: نه! خونه محاصره است. بهتره تسلیم شیم بابا! هیچی دیگه. امشب چه باد خنکی میوزه تو پارک!

- یه روز میرم ایتالیا؛ نه به خاطر ونیز و برج پیزا، فقط و فقط به خاطر دیدن روی گل «حمید معصومی نژاد» خبرنگار اعزامی جمهوری اسلامی ایران، ررررررررمم!

- ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت «من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!» طبق آخرین اخبار رسیده تمام استادان ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردند!

- این دختر همسایمون از بس که از خونه نیومده بیرون، روابط عمومیش ضعیف شده. یه بار آش نذری پخش میکردن، اومد آیفونمون رو زد. گفتم «کیه؟» گفت «آشه!»

- امروز سوار تاکسی شدم، موقعی که راننده میخواست بقیه پول رو بده، صد تومن نداشت گفت «به جاش در رو محکم ببند!»

- تا ده سالگی هر شلواری که بپوشی سر زانوهاش سوراخ میشه، از ده سالگی تا آخر عمر هم همین پروسه روی خشتکت اجرا می شه!

- یکی از فانتزیهام اینه که برای ادامه تحصیل برم پاکستان، به عنوان پایان نامه خودمو منفجر کنم!

- به پاکستانیه میگن یه فعل صرف کن؛ ضامن رو می کشه می گه: منفجرم، منفجری، منفجر، منفجریم، منفجرید منفجرند!

- یکی از لوازم تحریرهای لوکس زمان ما از این پاک کن هایی بود که یه سرش پاک می کرد اون یکی سرش جارو! حکم تبلت الان رو داشت!

- یه مدل بی شعور هم داریم که وقتی باهاش مشورت می کنی در آخر می گه نمی دونم والا. هر طور خودت می دونی! آخه با مشت بکوبی دماغ و دهنشون رو هم سطح بکنی!

- غمگینم، همچون کسی که به ته مانده ذخیره لواشک مامان پزش می نگرد!

- بهترین راه برای اینکه بچه ها زبان دومی رو یاد بگیرن اینه که پدر و مادرشون چیزایی رو که نمی خوان بچه ها متوجه بشن به همون زبان صحبت کنن!

- اینقدر که دختر پسرا همدیگر رو امتحان می کنن خدا بنده هاشو امتحان نمی کنه!

- زن ها از سکوت برای مجازات کردن مردها استفاده می کنند اما مردها عاشق سکوت هستند.

- این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش میگه «آمامیو و فیلان و بیسار» یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی میگه اما واقعا راست میگه، دنیا خیلی نامرده!


1- ظهری سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد پیاده شد گفت: من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!
طبق آخرین اخبار رسیده تمامی اساتید ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردن

2- احترام پدرا و مادرا به حریم خصوصی بچه ها به این صورته که اول دروباز می کنن
بعد طی همون فرایند باز شدن در چند بار به در می زنن!

3- یه مدل خودآزاری هست که آدم عاشق کسی می شه که نمی تونه کوچکترین ارتباطی باهاش داشته باشه

4- می گن یکی از نشونه های اعتیاد به اینترنت اینه که وقتی از بیرون میای اول سیستمو روشن می کنی که تا لباستو عوض کنی سیستم بالا اومده باشه بتونی بری سر اصل مطلب.

5- دقت کردی اول صبحی که خوابالو سوار تاکسی می شی، این مجریان رادیو چقدر سرحال و پر انرژی ان؟
آدم دوس داره بگیره بزنتشون!

6- برادرزادم یواشکی با پول توجیبی هاش رفته Ipod touch خریده!
بعد ما بچه بودیم با پول توجیبی یه هفته مون می رفتیم دوتا پفک نمکی می خریدیم و تو زیرزمین یواشکی می خوردیم و پوستش رو منهدم می کردیم!

7- شانس که ندارم
مرغ عشق خریدم صدا ترمزدستی می ده!

8- یه بابایی نه درس خونده نه کار داره نه پول داره نه سربازی رفته اونوقت ازش می پرسن ازدواج نکردی می گه نه هنوز دم به تله ندادم...
آخه یکی نیست بگه تو خودت تله ای

9- از پیکان 57 ای که یک پسر پنج ساله کنار راننده نشسته و نگاه می کنه نباید سبقت گرفت.
ماشین بابای اون از همه ماشینای دنیا تندتر می ره

10- دوست عزیزی که دو ثانیه بعد از اکسپت درخواست دوستیت pm دادی چه خبر؟
واقعا چه خبری جز دسته تبر می تونم برات داشته باشم؟!

11- اینایی که هنوز عاشق می شن ...
چیزی می زنن آیا؟!

12- رفاقت مثه سیبیل میمونه، به همه نمیاد

13- حق این دانش آموز صفر است یا بیست؟
در کدام جنگ ناپلئون مرد؟ در آخرین جنگش
اعلامیه استقلال آمریکا در کجا امضا شد؟ در پایین صفحه
علت اصلی طلاق چیست؟ ازدواج
علت اصلی عدم موفقیت ها چیست؟ امتحانات
چه چیزهایی را هرگز نمی توان در صبحانه خورد؟ ناهار و شام

14- خانم ها و آقایان لطفا توجه کنید...
از توجه تون ممنونم. بعدا جبران می کنم!

15- شبانگاهان / سوسک اومد خونمون/ رفت تو وان حموم/ من نترسیدم
اینم از اون شعراییه که فقط یه دهه شصتی ممکنه یادش باشه!

16- دوتا از پرمصرف ترین جملات دنیا:
I love you
Made in China

17- تفاوت بعضیا با عکاساشون مثل تفاوت عکس رو پاکت بستنی عروسکی با خود بستنیه!

18- اینجور که داره پیش می ره
می ترسم چن سال دیگه که درِ چیپسارو باز می کنیم
فقط بوش بیاد و دیگر هیچ!

19- بذار یکم جیپسی کینگ بخونم برات:
آمامیـــــــــو،
آمامیوس ^ و  نو دونه درا
جُکُتونو تاراسورااااااااااااااا


20- الان تو ذهن بچه های ورودی 92 ای اینه که:
کاره الان می ریم اونجا هفت ترم تموم می کنیم با معدل بالای 17
مام همین تفکرو داشتیم ولی الان مبنای تفکرمون «ایشالا از ترم بعده!»

21- من از بچگی یک ستاره رو نشون کردم تو آسمون می گفتم این ستاره منه
وقتی فهمیدم چراغ دکل مخابراته کمرم شکست

22- مادرم میگه دیشب چه زود خوابیدی، گفتم بی خوابی سلول های مغز رو پیر میکنه.
برگشته میگه تو مگه مغزم داری؟
با پدر و مادراتون صحبت کنید ببینید داداش ناتنی نمی خواید؟!

23- درسته ما خودمون رو به خریت زدیم ولی قرار نیست شما بپری سوار شی که

24- شما یادتون نمیاد بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المسائل بود. از اختلاس هم جرمش سنگین تر بود!

25- دیروز از سر کار برمی گشتم دیدم یه پسر بچه قدش به زنگ آیفون نمی رسه هی داره خودشو می کشونه بالا.
منم مثل رابین هود رفتم گفتم می خوای برات زنگ بزنم؟ اونم سرشو تکون داد و گفت اوهم.
منم برای اینکه سریعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم.
بعدش با لبخند بهش گفتم خوب دیگه چیکار کنم برات کوچولو؟
گفت هیچی دیگه فرار کن تا صابخونه نیومده! تو از اون ور برو من از این ور!

26- دفتر خاطرات خواهرم رو می خوندم تو اوجش بودم که نوشته بود «تو که الان داری فضولی می کنی و می خونی زور نزن چیز خاصی گیرت نمیاد!»
منو می گی هول شدم دفترو بستم فکر کردم منو می بینه از تو دفترش!

27- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت 3، 4 سالش بود. دیوار راست رو می رفت بالا.
نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچه گونه گفتم:
خاله دون، جن سالته عجییییجم؟ اسمتو بهم می گی خانومه خوججل؟
حدود 30، 40 ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت:
مثل آدم حرف بزن ببینم چی می گی!

28- امروز خونه داییم اینا بودم، تلفنشون زنگ زد.
پسر داییم که پنج سالشه جواب داد بعدش زن داییمو صدا کرد گفت:
مامان ... بیا گودزیلاس!
گفتم سروش این چه حرفیه؟ گودزیلا یعنی چی؟
گفت مامانم گفته عمه هات زنگ زدن بگو گودزیلا! اگه خاله هات بودن بگو نازیلا!
گفتم خب حالا کی بود؟
گفت مامانت بود دیگه!

29- این دخترایی که می گن ما هرگز ازدواج نمی کنیم همون هایی هستن که سر سفره شام قهر می کردن نیم ساعت بعدش تو آشپزخونه شیش برابر می خوردن!

30- امروز تو صف نونوایی بودم که یه دفعه نونوا گفت کی سیر خورده؟
گفتم من
گفت بیا جلو نونتو بدم برو سریع!
تا حالا اینجوری تخریب شخصیتی نشده بودم!


ارسال در تاريخ دو شنبه 28 بهمن 1392برچسب:, توسط محمدرضاعالیقدر

0 cache01last1502272127